ارکستر شامل یک رهبر ارکستر که قلب ارکستر است و گروهی از نوازندگان میباشد و شمار نوازندگان معمولا بین ۶۵ تا ۱۱۰ نوازنده است
نامگذاری هر ارکستری معمولا براساس نوع قرارگیری و تعداد سازها در آن انجام میشود. به طور مثال، بزرگترین نوع ارکستر، یعنی ارکستر سمفونی ، به معنی این است که در آن از کلیه گروههای سازی و تقریبا تمام سازهای موسیقی کلاسیک غربی مورد استفاده قرار گرفته شده است.
در مقابل، در ارکسترهای کوچکتر، تنها بخشی از سازهای موسیقی کلاسیک وجود دارد و آن را با نامها متفاوتی میشناسند؛ ازجمله این ارکسترها میتوان به ارکستر مجلسی اشاره کرد که به ارکستری میگویند که در آن از سازهایی مثل زهیِ آرشهای، سازهای بادی چوبی و سازهای کوبهای و سازهای کلیدی مثل پیانو استفاده میشود.
برخی از عنوانهای ارکسترها اشاره به سازهای به کار رفته یا نقش سازها در این اکستر ندارد. بعضی از نامگذاریها، فقط جهت تشخیص ارکسترها مختلف در منطقهای یا شهری انجام میشود. به طور مثال، ارکستر فیلارمونیک به طور معمول از جانب انجمن دوستداران موسیقی در هر شهر پشتیبانی مالی میشود. این انجمن به انجمن فیلارمونیک مشهور است.
اغلب در این ارکسترها نوازندگان خبره و چیرهدست هر شهر فعالیت میکنند. البته ازنظر سازی ساختار ارکستر فیلارمونیک به صورت ارکستر بزرگ یا سمفونیک است. مثل ارکستر فیلارمونیک برلین و ارکستر فیلارمونیک لندن
گروههای موسیقی یا همان ارکسترها در حدود سالهای ۱۶۰۰ به وجود آمدند. ارکستر اجرای اپرای ارفئو از ساختههای کلودیو مونتهوردی را میتوان برجستهترین و بارزترین نمونه ارکسترهای پیشین دانست. همچنین ژان باپتیست لولی، آهنگساز فرانسوی در اواخر قرن ۱۷ ارکستری برای بارگاه سلطنتی ترتیب داد.
پس از آن در قرن ۱۸ آهنگسازی به نام یوهان استامیتز به همراه آهنگسازان دیگر در مکتب مانهایم که در آن زمان شناخته شده بود، اولین قدمها را برای آهنگسازیهای اولیه برای ارکستر سمفونی مدرن برداشتند. در آن ارکستر، هر موسیقی مشتکل از ۴ قطعه برای ترکیب سازهای مختلف میشد. از جمله:
· بادیهای چوبی (فلوت، ابوا و فاگوت)
· بادیهای برنجی (فرنچ هورن، ترومپت)
· کوبهایها (۲ تیمپانی)
· زهی (ویولنهای اول و دوم، ویولا، ویولون سل و کنترباس)
در آن دوره همچنین ساز کلارینت در ارکستر پذیرفته شد و سازهای اصلی دورههای پیشین مثل هارپسیکورد، لوت و لوت باس، با گذشت زمان از یادها رفتند. پربارترین دوره ارکستر را میتوان قرن ۱۹ دانست. در آن دوره بادیهای چوبی از دو عدد به ۳ یا ۴ عدد رسیدند و همچنین بادیهای برنجی گروه خود را با ترومپت سوم، هورن سوم و چهارم و اضافه شدن ترومبون تکمیل کردند.
تاریخ ارکستر سمفونیک از دوره کلاسیک تا کنون، تغییر و تحولات زیادی را داشته و سازهای ارکستر سمفونیک همراه با دانش ارکستراسیون رو به تکامل رفتهاند.
در هر ارکستری با توجه به نیاز آن، سازبندی متفاوت است. چینش تابعی هر ارکستری از پارتیتور توسط آهنگساز نوشته میشود و در هنگام تنظیم مجدد آن تغییراتی نیز در آن اعمال میشود. سازبندی هر ارکستر به دستههای زیر تقسیم میشود:
· سازهای بادی چوبی
· سازهای بادی برنجی
· سازهای کوبهائی
· سازهای زهی
· سازهای کلیدی
در ارکستر سمفونیک ۴ گروه کر وجود دارد. سازهایی که در ارکستر سمفونیک استفاده میشوند، در ۳ دسته کلی قرار میگیرند:
ضربات: سازهایی که با ضربه زدن به آن صدا ایجاد میکنند.
رشتهها: سازهایی که با لرزش سیمها صدا ایجاد میکنند.
بادی: سازهایی که با دمیدن به داخل آن صدا ایجاد میکنند. ( که خود به دو دسته برنجی و بادی چوبی تقسیم میشوند.)
دستهبندی کلی که طبق نوع ساز در ترکیببندی یک ارکستر قرار دارند به این شکل است که رهبر ارکستر در سمت چپ، گروه ویولنهای اول و دوم و در کنار ویولنها ویولاها و در کنار آنها ویولنسلها هستند. قسمت جلوی ارکستر نیز در معمولا سازهای زهی وجود دارد.
در برخی از مواقع، در سمت چپ رهبر و در جلوی ویولنهای گروه اول، سازهای تکنواز و کنسرتوها قرار دارند که با توجه به کنسرتوی موردنظر، سازهای مختلفی میتواند باشد. گروه سازهای بادی در ردیف بعد قرار میگیرند و کنترباسها نیز در کنار آنها هستند. در ردیف انتهایی نیز سازهای کوبهای قرار میگیرند.
این مدل سازماندهی و نظم باعث فراهم شدن یک گونه استاندارد میشود که به واسطه آن رهبر ارکستر از طریق اشارات قراردادی که خودش تنظیم کرده، هر گروه سازی را در زمان نواختن مطلع میسازد.
سازهایی که در ارکستر سمفونیک غربی حضور ثابت دارند را سازهای ارکستر سمفونیک میگویند. هرکدام از این سازها نقش خاص خود را در ارکستر ایفا میکنند. نوازندگان هرکدام از این سازها نیز در محلهای خاص بر روی سن ارکستر نشسته و ساز خود را مینوازند.
علاوه بر سازهایی که ذکر شد، در برخی از موارد، سازهای دیگری هم در بین سازهای ارکستر سمفونیک هستند که حضور ثابتی ندارند. علاوه بر این، در بین سازهای موجود در ارکستر، با توجه به نظر آهنگساز، بعضی از سازها در برخی آثار حضور ندارند.
در عکس زیر میتوانید محل نشستن نوازندگان روی سن ارکستر را مشاهده کنید:
نام سازها و گروهبندی هرکدام در زیر دستهبندی شدهاند:
سازهای زهی
ویولن، ویولا، ویولنسل (چلو)، کنترباس (دابل باس)، هارپ
سازهای بادی چوبی
فلوت، فلوت پیکولو، ابوا، کرآنگله (هورن انگلیسی)، کلارینت، کلارینت باس، فاگوت (باسون) کنترفاگوت
سازهای بادی برنجی
هورن، ترومپت، ترومبون، توبا
سازهای کوبهای
تیمپانی، باس درام (طبل بزرگ)، ساید درام، سنج (سیمبال)، مثلث، ماریمبا، زایلوفون، وایبرافون، بلز ارکستری (کلوکن اشپیل)
منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین
انتخاب سبک عکاسی قطعا یکی از دغدغههای تمامی عکاسانی هست که میخواهند به طور حرفای وارد این دنیا شوند و البته در همین ابتدا باید بگویم که چیزی تحت عنوان بهترین سبک عکاسی وجود ندارد و هر عکاسی باید به توجه به تواناییها و علایقش بهترین سبک برا صرفا برای خودش انتخاب کند.و عکاس در این مسیر علاوه بر بررسی ویژگیهای خود باید سبکهای مختلف را بررسی و با سختیو چهارچوبهای آنها آشنا شود
در ادامه به معرفی ۹ ژانر مختلف عکاسی میپردازیم تا شما را بیشتر با انواع آنها آشنا کنیم، به این امید که در انتخاب بهترین و جذابترین ژانر عکاسی کمکتان کرده باشیم.
یکی از محبوب ترین سبک های عکاسی، عکاسی منظره میباشد که در آن همه چیز در مورد به تصویر کشیدن زیبایی طبیعت است.
اگرچه بسیاری از عکسهای منظره از زاویه دید گسترده گرفته شدهاند، اما فرصت های زیادی برای عکاسی عمودی از چشم انداز و حتی عکس هایی از پنجرههای بسیار کوچکی از یک چشم انداز بزرگتر وجود دارد که جزئیات محیط طبیعی را برجسته می کنند.
همچنین ممکن است عکاسی از چشم انداز در دسترسترین نوع عکاسی نیز باشد. تمام کاری که شما باید برای پیدا کردن یک سوژه انجام دهید این است که بیرون بروید!
اگر عکاسی از حیات وحش را برای حرفهای شدن انتخاب کردهاید، بی شک به سراغ یکی از سختترینها رفته اید.
عکاسی از حیات وحش فراتر از هر ژانر دیگری، نیازمند صبر است و شاید این ویژگی را هر کسی نداشته باشد. اما پاداش این صبر میتواند شگفت انگیز باشد.
شکار لحظههایی جادویی و نفسگیر از زندگی حیوانات قطعا ارزش این صبر طولانی را خواهد داشت.
برای شروع هم لازم نیست به یک سفر دور و دراز یا قلهی کوه و جنگلهای آمازون بروید، حیوانات خانگی و پرندههایی که در پارک محل زندگیتان میبینید هم میتوانند سوژههای خوبی برای عکاسی باشند.
عکاسی از معماری را میتوان عکاسی از منظرههای شهری تعریف کرد. از این نظر که شما به جای عکاسی از عناصر طبیعی، زیبایی سازههای انسانی را به تصویر می کشید و بررسی می کنید که آنها چگونه مناظر شهری را تغییر دادهاند.
یک طاق زیبا یا یک مجسمه در بالای ساختمان و ... همهی اینها فرصت های زیادی هستند برای برجسته سازی شگفتیهای معماری بشر.
حتی اگر عکسهای سلفی را در نظر نگیریم، پرتره به احتمال زیاد محبوب ترین سبک عکاسی در جهان است.
اما عکاسی پرتره فراتر از آن است که تنها دوربین خود را به سمت فردی برده و عکس بگیرید.
پرتره روایت گر چهرههاست. خصوصیات منحصربفردشان را برجسته میکند.
اما انواع بسیار بیشتری از عکاسی پرتره جز پرتره های انفرادی وجود دارند؛ همانند پرتره خانوادگی، عکاسی مد، عکس فارغ التحصیلی و حتی عکاسی ورزشی.
صرف نظر از نوع، برای بهترین پرتره ها، علاوه بر یادگیری انواع نور در عکاسی پرتره، باید بر تنظیمات دوربین عکاسی پرتره نیز مسلط شوید.
ازدواج یکی از مهمترین اتفاقات در زندگی هر فردی است، بنابراین عکسهای مراسم عروسی نیز بسیار مهم است. عکاسی از مراسم عروسی را میتوان پراسترسترین ژانر عکاسی دانست.
اما عکاس مراسم عروسی بودن تنها نیازمند داشتن مهارت مناسب پشت دوربین نیست. درعوض، عکاسان عروسی باید دارای مهارت قصهگویی، حل مشکلات و روابط اجتماعی فوقالعادهای باشند.
از کنسرت گرفته تا مهمانی های تولد، رویدادهای شرکتی تا نمایشگاههای شهری، عکاسی از رویداد طیف وسیعی از سوژه ها را در بر می گیرد.
این طیف ممکن است شامل پرتره های افراد حاضر در مراسم، غذایی که می خورند، فضای رویدادی که در آن جمع شدهاند و غیره باشد.
به عبارت دیگر، عکاسی از رویداد ژانری با سرعت و چالش برانگیز است. اگر تصمیم دارید که یک عکاس رویداد موفق شوید، بهتر است خودرا برای هر اتفاقی آماده کنید.
در نهایت، عکاسی از رویداد در واقع کمکی به افراد حاضر در مراسم است تا برای سالها از طریق عکسهای شما خاطرات آن رویداد را دوباره تجربه کنند.
گرچه عکاسی مد در درجه اول برای مارکهای تجاری و تبلیغات به وجود آمد، اما به ظهور شبکههای اجتماعی و گسترش عکسبرداری، عکاسی از مدهای خیابانی و ترندهای روز بیشتر و بیشتر شد.
چه عکسبرداری برای یک مجله باشد یا پستی در اینستاگرام، هدف از عکاسی مد برجسته سازی لباس، آرایش و سایر لوازم جانبی مد به گونه مطلوبی برای مصرف کنندگان است.
به دلیل نیاز به نمایش تمامی این آیتمها، بسیاری از عکسهای مد تمام قد هستند. علاوه بر این، عکاسان مد باید در زمینه نورپردازی در عکاسی خبره بوده از مهارت های پرترهپردازی خوبی برخوردار باشند.
در کنار خبرنگاران عکاس، عکاسان مستند تلاش می کنند تا رویدادهای مهم خبری را به گونه ای به تصویر بکشند که به مردم کمک کند آن واقعه رخ داده را بهتر درک کرده و با آن ارتباط برقرار کنند.
عکاسی مستند بر انتقال احساسات جاری در عکس و درک آن توسط مخاطب متمرکز است.
گرچه عکاسی جنگ شناخته شدهترین ژانر عکاسی مستند است، اما بسیاری دیگر از رویدادها از جمله فعالیت های ریاست جمهوری، گردهمایی های ایالتی و جشن های ملی دیگر نیز میتوانند زیر نظر یک عکاس مستند باشد. علاوه بر این، بسیاری از عکاسان مستند به سادگی به دنبال ثبت زندگی روزمره، تاریخ، فرهنگ و موارد دیگر هستند.
این سبک از عکاسی درباره تصویربرداری از اشیا است.
در بسیاری از موارد ممکن است که فقط یک یا چند شی (به عنوان مثال یک کاسه میوه) به عنوان سوژه عکس طبیعت بی جان عمل کند.
نکته اصلی برای داشتن یک تصویر موفق از زندگی طبیعی، داشتن نور عالی است که باعث تابش نور یکنواخت سوژه و در عین حال به حداقل رساندن سایهها می شود.
اگرچه ممکن است این سبک محبوبترین نوع عکاسی نباشد، اما با تمرکز بر روی نور می توانید صحنه جالبی را حتی از پیش پا افتاده ترین موضوعات خلق کنید .
از اطلاعاتی که در این مقاله ارائه شده برای تفکر در مورد نوع عکاسی متناسب با علاقه و مهارت خود فکر استفاده کنید و از آزمایش و ترکیب سبکهای مختلف نترسید!
منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین
در سنتور دو حفره به شکل گُل روی سطح سنتور وجود دارد که در نرمی، لطافت و شفاف شدن صدای آن تاثیر بسزایی دارد. این ساز دارای صوتی شفاف و بلورین بوده و برخی پژوهشگران بر این باورند که سنتور در زمانهای بسیار دور از ایران به دیگر کشورهای آسیایی رفته است. سنتور یک ساز زهی در موسیقی ایرانی شناخته میشود که به شکل ذوزنقه و دارای سیمهای بسیاری است و با دو زخم چوبی به نام مضراب به صدا در میآید. مضرابهای سنتور در گذشته بدون نمد بودند ولی در حال حاضر معمولاً به مضرابها نمد میچسبانند که خود باعث لطیفتر شدن صدای سنتور میشود. از دیرباز نوازندگان بسیاری به صورت تکنوازی و همنوازی اجراهای منحصربفردی را با این ساز عرفانی داشتهاند که نامشان ماندگار شده است. در این مقاله معرفی برخی از بهترین نوازندگان سنتور ایران پرداخته میشود.
پرویز مشکاتیان، معروف به پدر سنتور ایران، متولد ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۴ در نیشابور از نسل طلایی موسیقی پس از انقلاب به حساب میآید. وی از کودکی نزد پدرش، حسن مشکاتیان شروع به یادگیری نواختن سنتور کرد. چندی بعد در تهران نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت، ردیف میرزا عبدالله و در کنار آن ریزه کاریهای نوازندگی (به ویژه سه تار)، گوشههای مهجور و ناشناخته و ضربیهای موسیقی ایرانی را از افرادی دیگری، چون سعید هرمزی، یوسف فروتن و عبدالله دوامی میآموخت.
مشکاتیان در سال ۱۳۵۴ خورشیدی موفق به کسب عنوان نخست بهترین نوازندگان سنتور ایران در آزمون باربد شد. وی در حالی که بیست و چند سال بیشتر نداشت، تصنیفهایی را خلق کرد که از بهترینهای موسیقی سنتی ایرانی در نیم قرن گذشته به حساب میآیند. از آثار ماندگار وی در آن دوره میتوان به شورانگیز، مرا عاشق، رزم مشترک و پیروزی اشاره نمود. مشکاتیان کتابهای بسیاری را نیز نوشته که از آن میان میتوان به مجموعه تصانیف، بیداد و گل آوا اشاره کرد. پرویز مشکاتیان در سال 1388 درگذشت.
حسین صبا از سنین نوجوانی موسیقی را شروع کرد و دو ساز سنتور و پیانو را به ترتیب زیر نظر استادانی بزرگی چون استاد حبیب سماعی و استاد اصلانیان آموخت. او در محیطی علاقهمند به موسیقی تحت نظر مادر و خانواده مادری پرورش یافت. او با شرکت در برنامه رادیو صبا و تکنوازی سنتور شناخته شد.
پس از تاسیس هنرستان موسیقی ملی در سال 1328 توسط روح الله خالقی، از حسین صبا برای تدریس سنتور دعوت به عمل آمد چراکه وی تنها نوازنده سنتور آشنا به تکنیک قدما در زمان خود بود. او جزو کسانی بود که به خط نت آشنایی داشت. از وی تنها یک کتاب خودآموز سنتور به یادگار باقی مانده است که یکی از دقیق ترین و بهترین کتابهای آموزش سنتور است. این نوازنده که از بهترین نوازندگان سنتور ایران به شمار می آید، اردیبهشت سال 1338 وقتی که تنها 35 سال داشت، دار فانی را وداع گفت.
ارفع اطرایی، نخستین بانوی ایرانی است که پیش روی استادان بزرگ موسیقی ایران، سنتور را به صورت تکنوازی نواخت. او هشتم تیر۱۳۲۰ به دنیا آمد و جزو اولین دخترانی بوده که در دهه ۳۰ وارد «هنرستان موسیقی ملی» شد. وی گفته است: «در آن زمان هنوز موسیقی به عنوان رشته تحصیلی رسمی شناخته نشده بود. اقدام و تصمیم پدر من در وارد کردن بنده به هنرستان که تحت تاثیر راهنمایی و توجیهات استاد خالقی بود، در بین فامیل و آشنایان باعث تعجب شده بود». وی جزو بهترین نوازندگان سنتور ایران محسوب میشود.
او تحت نظر استادانی همچون روحالله خالقی، کلنل علینقی وزیری، حسین صبا، مصطفی کمال پورتراب، فرامرز پایور و محمود کریمی در سال ۱۳۳۸ از هنرستان ملی فارغالتحصیل شد. اطرایی درباره استاد پایور گفته است: «روشهای نوازندگی و آموزش جناب استاد پایور باعث شدند که بعد از پایان هنرستان هم در خدمت استاد پایور آموزش ببینم». پژوهشگران حوزه موسیقی، اعتراف نمودهاند که اطرایی جانشین پایور در زمان عدم دسترسی به استاد پایور بوده است.
اطرایی خود اقرار کرده : «سال ١٣٣٦، به مناسبت افتتاح تلویزیون ثابت پاسال، استاد دهلوی و استاد پایور قطعه کنسرتینو برای سنتور را به صورت مشترک ساختند و تنظیم کردند که با ارکستر آقای دهلوی و با تکنوازی آقای پایور اجرا شد. اما زمانی که استاد پایور برای سه سال به لندن سفر کردند، تنها کسی که با ارکستر آقای دهلوی تکنوازی سنتور این قطعه را اجرا کرد، من بودم.»او پس از انقلاب و تفکیک جنسیتی هنرستانهای موسیقی افزود: «در گذشته و در تربیت شاگردان هنرستانهای موسیقی، برخلاف سالهای اخیر، بهترین موسیقیدانان ایران بودند. تفکیک جنسیتی وجود نداشت و این خود از پایه بسیاری از مشکلات را مرتفع میکرد. از طرفی با مرور تاریخ معاصر موسیقی ایران، مشاهده میکنیم که تبلور نامی چون قمرالملوک وزیری، نام اساتیدی چون ارسلان خان درگاهی و مرتضی خان نیداوود را تحت تاثیر قرار میداد.»
او در همین گفتوگو اعلام میکند: «من بارها اعتراض کردهام که چرا خانه موسیقی در عمل و برخلاف اساس نامهاش، یک سازمان کاملاً مردانه و مردسالار است. تعداد زیادی از مدیران خانه موسیقی شاگرد خانمهای موسیقیدان هستند اما حتی نامی هم از این اساتید نمیبرند»
ارفع اطرایی در طول بیش از ۶۰ سال فعالیت هنری، مقالات و کتابهای زیادی در حوزه موسیقی نوشته است که در مراکز آموزشی عالی موسیقی تدریس میشوند، از جمله «فرهنگ لغات موسیقی ایرانی»، «سنتور ناظمی»، «زندگی و آثار حبیب سماعی»، «بوی جوی مولیان»، «سازشناسی ایرانی» و «معارف پایور».
او از سال ۱۳۹۳ با سرطان دست و پنجه نرم میکند . اخیراً در مصاحبهای گفته است: «در یک سال و نیمی که در آمریکا هستم، با استفاده از حقوق پسرم و یک بیمه جزیی که دولت آمریکا در اختیار افراد خاص قرار داده است، فقط توانستم بخشی از هزینههای درمانم را تهیه و پرداخت کنم. زمانی که در ایران بودم، بیمهای داشتم که نه خدمات درمانی بود و نه تامین اجتماعی! مطلقاً هیچ کاربردی برای من نداشت و مورد تایید هیچ بیمارستانی نبود. من با آن بیمه یک استامینوفن کدئین هم نمیتوانستم بگیرم. خب، در این شرایط بعد از ۶۰ سال فعالیت مستمر هنری، وقتی جز پسرانم کسی نیست که یاریام کند و حتی حالی از من بپرسد، مجبور به فروش ساز و کتابهایم که با ارزشترین داراییهایم بودند، شدم تا زنده بمانم.»
حبیب سماعی،از بهترین نوازندگان سنتور ایران، از طفولیت با استادان موسیقی زمان خود چون میرزا حسینقلی و نایب اسدالله در مجالس همنوازی میکرد. متاسفانه از اجراهای زنده این نوازنده که سنتور مهجور را از پرده مستوری بیرون افکند و دلهای شنوندگانش را با مغناطیس آوایش ربود، اثری باقی نمانده است. سماعی اعتقاد داشت: «موسیقی غذای روح است و غذا را نمی توان نجویده هضم کرد. بنابراین ساز و آواز باید به اندازهای باشد که برای شنونده سوءهاضمه نیاورد.» هانری ماسه خاورشناس فرانسوی درباره وی گفته است: «ایرانی، به جای اقتباس از موسیقی غربی، باید همت کند امثال سماعی را به گوش جهانیان رسانده مردمان روی زمین را از نوای جانبخش آن بهرهمند سازند».
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
ما در این مقاله قصد داریم این روشها رو به شما معرفی کنیم.
احتمالا آموختن یک زبان بیگانه به یکباره و بهطور کامل کار ترسناکی به نظر برسد؛ ولی شما قرار نیست یک شبه این کار را بکنید! خودتان را نترسانید و اهداف کوچک و قابل دستیابی داشته باشید.
یعنی چکار کنم؟ با خودتان قرار بگذارید که مثلا بر پنجاه کلمه از زبان مورد نظرتان مسلط شوید و سپس سعی کنید از این کلمات در طول روز استفاده کنید. یادگرفتن و تکرار کردن جملههای پرکاربرد هم میتواند شروع خوبی باشد.
الیزابت بوفارد با 27 سال سابقه تدریس زبان انگلیسی باور دارد هیچ چیزی به اندازه تکرار و تداوم در بهبود راندمان یادگیری زبانآموزان موثر نیست. ممارست داشتن بارزترین خصیصه زبانآموزان موفق است.
یعنی چکار کنم؟ هرروز زبان مورد نظرتان را تمرین کنید؛ این کار را به یک عادت تبدیل کنید و حتی در شرایط سخت مثل خستگی یا بیماری هم به آن متعهد بمانید. تکرار کردن روزانه باعث میشود هر آنچه یادگرفتهاید از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت شما برود.
مغز ما سازوکارهای جالبی دارد؛ هرچقدر بیشتر با موضوعات جدیدی مثل یک زبان بیگانه در تماس باشید، مغزتان هم آنها را جدیتر گرفته و ناخودآگاه را برای یادگیری هرچه بهتر آنها آماده میکند. متخصصان آموزش زبان اسپانیایی نیز معتقدند زبانآموزان باید از هر فرصتی برای مواجهه با زبان جدید استقبال کنند.
یعنی چکار کنم؟ یک تمرین ساده این است که روی تمام وسایل خانه و آشپزخانه یک برچسب بچسبانید و روی آن اسم وسیله را به زبان موردنظرتان بنویسید. همچنین میتوانید برای فیلم و سریالهای محبوبتان زیرنویس به زبان موردنظر بگذارید یا حتی کتابهای داستانی که برای کودکتان میخوانید را به این زبان بگیرید. گوش دادن موسیقی به زبان جدید نیز بسیار تاثیرگذار است.
اپلیکیشنها و سایتهای بسیاری با این هدف وجود دارند که آموزش آنلاین زبانهای خارجه را از یک غول بزرگ و بی شاخ و دم به یک تفریح و سرگرمی تبدیل میکنند. کِیسِر، مترجم هلندی، معتقد است یکی از بهترین رویکردها برای یادگیری قواعد یک زبان جدید از طریق بازی است، مخصوصا برای بزرگسالان!
یعنی چکار کنم؟ علاوه بر بهره بردن از سایتهای آموزش زبان یا اپلیکیشنهای مشابه، یک اقدام جالب و خلاقانه این است که زبان تلفن همراهتان را به زبانی که میخواهید بیاموزید تغییر دهید. این کار به آسانی کلمات جدیدی به شما میآموزد و روشی برای تقویت حافظه نیز هست.
به گفته مترجم اسپانیایی، سباستین بتی، یادگیری یک زبان جدید راهی عالی و جذاب برای تجربههای جدید است. این مترجم معتقد است که زبانآموزان باید یادگیری زبان را برای خودشان هیجانانگیز کنند.
یعنی چکار کنم؟ ایران یکی از کشورهایی است که از اقصی نقاط جهان توریستها را به سمت خود جذب میکند. در مناطق دیدنی بسیاری از شهرهای کشورمان تورلیدرهایی فعالیت میکنند که این جاذبههای گردشگری را به زبانهای مختلفی مثل انگلیسی، روسی، آلمانی، ترکی یا حتی چینی برای علاقمندان معرفی میکنند. شرکت کردن در این گردشهای چند ساعته یکی از بهترین راهها برای کسب اطلاعات جدید، گردشگری و از همه مهمتر یادگیری زبان جدید است!
کلید یادگیری بهتر بالابردن تعاملتان با زبان جدید است. صحبت کردن با افرادی که بومی کشور موردنظرتان هستند و این زبان، زبان مادری آنهاست بسیار مفید است. از طریق چنین مکالمههایی یاد میگیرید احساسات و افکارتان را راحتتر بیان کنید و ترجمه همزمان هم به مرور برایتان سادهتر و روانتر خواهد شد.
یعنی چکار کنم؟ از طریق معلم یا دوستانتان، یا با کمک اپلیکیشنهای چت و یادگیری زبان، دوستهای بومی در کشور مربوطه پیدا کنید و سعی کنید هر روز با آنها مکالمه داشته باشید. از ماجراجویی نترسید و دایره دوستانتان را گسترده کنید!
آخرین و مهمترین نکته ما برای شما! ترس از اشتباه کردن اصلیترین عاملی است که زبانآموزان را عقب نگه داشته و از پیشرفت آنها جلوگیری میکند. بگذارید یک حقیقت را به شما بگویم؛ حتی افراد بومی هم گاهی اشتباه میکنند! در تمام مراحل یادگیری زبان ممکن است ایراداتی داشته باشید که کاملا طبیعی است. هول نکنید و دستپاچه نشوید!
یعنی چکار کنم؟ گفتیم که پیدا کردن دوستان بومی راهی موثر است، این افراد درست مانند والدینی که گفتار کودکان را نظارت میکنند میتوانند اشتباهات شما را تشخیص داده و تصحیح کنند. جملات و کلمات را فقط در ذهن تکرار نکنید؛ آنها را به زبان بیاورید تا دهان شما به ادای کلمات زبان جدید عادت کند. مطمئن باشید با تمرین و ممارست غلطهای کمتری خواهید داشت و کمکم مانند یک فرد بومی صحبت خواهید کرد!
منبع: سایت آموزش آنلاین ماژورین
فلوت
علاقهمندان به موسیقی میدانند که فلوت یکی از خوش صداترین و اساسیترین سازهای بادی ارکستر میباشد..
در این مقاله سعی داریم شما را بیشتر با این ساز آشنا کنیم..
ساز فلوت از سه قسمت اصلی "سر"،"بدنه"و "پایه" تشکیل شده و از چوب یا فلزاتی نظیر مس،روی و حتی طلا ساخته میشود و طول آن متغیر است اما به طور تقریبی 66 سانتیمتر و قطر آن 2.5 سانتیمتر میباشد.
سر یا head: قسمت بالایی ساز است و در واقع محلی است که صفحه لب(دهانه) و سوراخ اصلی دمیدن در آن قرار دارد.
بدنه یا body : فاصله ی بین سر و پایه را تشکیل میدهد که بیشترین قسمت ساز است و در طول آن سوراخ هایی ایجاد شده که با سوراخ گیر پوشیده شدهاند.
پایه یا foot : آخرین قسمتی است که بر روی آن کلید ها و میلههایی قرار دارد این قسمت با گذشت زمان به ساز اضافه گردید و دو و نیم پرده به وسعت آن افزود.
این که بیشتر سازهایی که امروزه نواخته می شوند به گذشته تعلق دارند، یک امر طبیعی هست ،اما اگر بگوییم که اولین فلوت های ساخته شده از جنس عاج ماموت و استخوان کرکس بوده اند ، بهتر به قدمت این ساز پی میبریم.
شاید آوای عبور باد از میان نی های توخالی یا شاید صدای گوش نواز دمیدن در یک نی شکسته بوده است، که سکوت عصر حجر را شکست و انسان هنردوست نخستین را ، مشتاق به اختراع این ساز کرد.
در میان ابزارهای موسیقی که باستان شناسان و مورخان در غارها پیدا کردند، فلوت استخوانی پنج سوراخه که در غار هول فلس در تپه های غرب اولم یافت شد، کاملترین نمونه از آن سازهاست
برای معرفی انواع فلوت بهتر است آنها را به دو دسته ی بومی و عمومی تقسیم بندی کنیم که انواع عمومی آن شامل فلوت پیکولو ، فلوت آلتو ، فلوت باس ، فلوت استاندارد ، کلاسیک و... بوده
و انواع بومی آن مانند : پن فلوت ، اوکارینا ، انواع فلوت های چینی (پاکسیکو ، دیزی ، شیائو و...) فلوت عربی ، ایرلندی ، آمریکایی و… می باشد.
ما در این مقاله دو نمونه از مشهور ترین فلوت ها را بررسی میکنیم.
اوکارینا سازی باستانی و از دسته فلوت های بومی هست که ریشهاش به چین برمیگردد و جنس آن معمولا سفال است اما با پلاستیک، چوب، شیشه و فلز نیز ساخته میشود.
تعداد سوراخ های اوکارینا از 4 تا 13 سوراخ متغیر است.
شاید جالب ترین قسمت در مورد این ساز فلسفه ی نامش باشد که چون ساز مورد علاقه "پن pan"، خدای حامی چوپانان و گلهها در یونان باستان به شمار میآمد، چنین نامگذاری شد.
این ساز بر اساس قوانین "لوله های صوتی بسته"، و معمولا با ده یا بیش از ده نی که به ترتیب طول و گاهی قطر کنار هم چیده شدهاند ساخته میشود.
با اریب گرفتن ساز و حرکت فک، نوازنده این ساز قادر است، تمامی صداهای زیر و بم را اجرا کند به عبارتی اگر نوازنده ماهر باشد ،میتواند در هر میزان و کلیدی بنوازد و محدودیتی وجود ندارد.
فقط یک نابغه ی موسیقی مانند، ژان باختر سر می تواند در چهارده سالگی ارکستر برگزار کند. این نوازنده ی تکرار نشدنی به مدت 15 سال فلوت نواز اصلی ارکسترهای معروف جهان مانند ارکستر فیلارمونیک نیویورک بود.
داشتن سبک منحصر به فرد از بارزترین ویژگی های مت ملوی است و سبک و شیوه ی او الهام بخش بسیاری از نوازندگان فلوت بوده و می باشد.
بابی همفری،نوازنده ای که به او لقب بانوی اول فلوت داده شده است، او در کارنامه ی کاری خود همکاری با هنرمندان بزرگی مانند استیوی واندر (Stevie Wonder)، لی مورگان (Lee Morgan ) و... را دارد.