با اینکه گیتار انواع و سبکهای مختلفی دارد اما هنوز که هنوزه سبک کلاسیک محبوبترین سبک میان مردم و جوانان است.البته برای اینکه بخواهید به طور حرفهای به موسیقی گیتار گوش دهید و آثار برترین نوازندههای این ساز را دنبال کنید، نیازی نیست نوازندهی این ساز باشید.فقط کافی است که در ابتدا بدانید که موسیقی کلاسیک چه ویژگیهایی دارد و همچنین با برترین نوازندههای این ساز نیز آشنا شوید، ما در این مقاله سعی بر این داریم که شما را با نه قطعهی اصیل از این ساز آشنا کنیم که میتواند شروع خوبی برای شمایی باشد که میخواهید یک مخاطب حرفهای باشید.
با وجود اینکه این اثر پس از مرگ سازندهاش منتشر شده که پیوندی با منطقه آستوریاس در شمال اسپانیا دارد، کار آلبنیز برای گیتار ادای احترام آشکاری به سنتهای فلامنکو اندلس است. تغییرات ناگهانی، پویایی و ملودی پیچیده، این اثر را به قطعه ای شیطانی برای تسلط بر گیتار تبدیل کرده است. هنگام گوش دادن به لرزشهای سریع اثر، تقریباً میتوانید گرمای غبارآلود یک بازار اسپانیایی را احساس کنید
به هیچ وجه قطعه ای آسان برای نواختن نیست! این اثر والتون، «پنج باگاتل» (1971) یک میدان مین از ریتمهای عجیب و غریب است. در دهه 1970، گیتار کلاسیک از محبوبیت فوق العاده ای برخوردار بود اما عدم وجود انجمنهای اسپانیایی / لاتین در Five Bagatelles باعث شد که این اثر هرگز در قرن بیستم به شهرت خاصی نرسد.
این تانگو که در سال 1974 در میلان ضبط و منتشر شد و تغییر سبک آهنگسازی آستور پیازولا از تانگو کلاسیک به تانگو نو را نشان میدهد. ریتمهای تند و یک ملودی شیطانی، این اثر را در صف مقدم تانگو مدرن نگه داشته است.
Recuerdos de la Alhambra علی رغم سادگی ظاهری ملودی دلربایش، با این قطعه واقعاً تکنوازیاش را تا حد ممکن کش داده است. موقعیتهای چپ دستانه مورد نیاز گیتاریست نسبتاً ناجور هستند و شامل انواع کششهای غیرمعمول میشوند. به علاوه، استفاده از ترمولو یک چالش فنی برای هر نوازندهای است؛ اما در بهترین حالت، Recuerdos پرشور، جذاب و بسیار لطیف است.
.
یکی از معروف ترین قطعات در میان گیتاریستها، «Bourrée» محبوبِ باخ، در اصل برای لوت نوشته شده است. اگرچه این اثر اسم خود را مدیون یک رقص فرانسوی است، اما باخ به هیچ وجه Bourrée را برای رقصیدن ننوشته بود. با این حال، سرعت نرم آن و تغییرات اثر از مینور به ماژور در آخرین آکورد هر ورس، احساس شگفت انگیزی را به این اثر میبخشد.
این کنسرتو باروک فوق العاده، در ابتدا برای لوت ساخته شد، اما بازنویسی آن برای گیتار نیز به همان اندازه دوست داشتنی است. اگرچه ویوالدی بیشتر عمر خود را در ونیز گذرانده است، اما این کنسرتو را در سفرش به دور دنیا نوشت. این اثر در بوهمیا نوشته شده است و سه حرکت کوتاه آن هرگز در زمان حیات ویوالدی منتشر نشد.
گالیارد نوعی رقص رنسانس است که در قرن شانزدهم میلادی در اروپا رایج بود و شامل پرشهای زیادی میشد؛ اما آنچه در مورد این رقص غیرمعمول است، ریتم آن میباشد که یک ویژگی غیرمعمول برای آهنگسازان انگلیسی محسوب میشد.
هیچ فرضیهی معتبری از اینکه چگونه قطعهی گالیارد، نام قورباغه را در کنار خود دید وجود ندارد، اما شایعات حاکی از آن است که این ربطی به یکی از خواستگاران ملکه الیزابت اول دارد که وی با محبت او را «قورباغه» مینامید.
بخش دوم از این این مقدمه بسیار پرشور است، اما در همان افتتاحیه شگفت انگیز و مشتاقانه است که Heitor Villa-Lobos جایگاه واقعی خود را پیدا میکند. این آهنگساز برزیلی یکی از موفق ترین آهنگسازان آمریکای لاتین در قرن بیستم بود که در آثارش با موفقیت ملودیها و ریتمهای محلی فولکلور برزیل و موسیقی کلاسیک را ترکیب میکرد. بدون شک این ترکیب منحصر به فرد از دو ژانر است، که بخش A از Prelude شماره 1 را بسیار نفیس میکند.
به نظر عادلانه میآیند که تم محبوب فیلم The Deer Hunter اثر Stanley Myers را به عنوان محبوبترین قطعه مدرن موسیقی کلاسیک گیتار بنامیم. این قطعه به طور خاص برای جان ویلیامز گیتاریست نوشته شده است (البته با آهنگساز فیلم اشتباه گرفته نشود) ، مایرز آهنگساز در سال 1970 تکه پیانو کوتاه را به یک قطعه کامل گسترش داد و آن را Cavatina نامید که در ایتالیایی به معنای یک آهنگ کوچک و ساده است.
منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین
برای همهی ما پیش اومده که تو کوچه و خیابون افرادی رو دیدیم که یه گیتار تو دستشونه و مشغول نواختنش هستن و یا اصلا گیتار رو تو کیف مخصوصش قرار دادن و مشغول راه رفتن، صحبت با دوستشون و ... هستن . اما تاحالا فکر کردید که آیا تمامی این گیتارها یکنوعند یا به چند دسته تقسیم میشند؟آیا صدا و نوع نواختن این گیتارها شبیه همه؟ اگه این سوالا براتون پیش اومده با ما تا انتهای مقاله همراه باشید.
اول از همه اینو بگم که تنوع صدا تو گیتار به قدریه که اگه بخوایم آهنگهای متفاوت از هم را بنوازیم کافیه گیتارمون رو کنار گذاشته و گیتار دیگری برداریم! یعنی ما با یکی از غنیترین سازها از لحاظ تنوع رو به رو هستیم
مسلما برای یه نوازندهی حرفهای گیتار انتخاب ساز مناسب کار سختی نیست و به راحتی میتونه از بین دهها ساز گیتار با صدای مختلف بهترینش رو برای اون قطعه و یا اجرا، انتخاب کنه اما برای یه نوازندهای که اول راهه انتخاب ساز مناسب یکی از چالشبرانگیزترین انتخاباست.
3 نوع گیتار الکتریک کدامند؟
سه نوع اصلی گیتارهای الکتریک بدنه تو پر، بدنه توخالی و نیمه توخالی هستند:
این گیتارها بدنههایی دارند که از یک قطعه چوب سخت یا (معمولاً) چند قطعه چوب به هم چسبانده تشکیل میشوند.
2 بدنه تو خالی
گیتارهای توخالی با استفاده از روشهایی مشابه روش ساخت گیتارهای صوتی ساخته میشوند. همانطور که از نامش پیداست، داخل آنها خالی است.
3 بدنه نیمه توخالی
اینها دارای یک بلوک مرکزی سخت همراه با دو طرف توخالی هستند. این مدل گیتار دارای بسیاری از مشخصات تونال گیتارهای توخالی هستند، اما به همین راحتی باز نمیشوند.
گیتارهای الکتریک بدنه تو پر امروزی رایج ترین سبک موجود در بازار هستند.Fender اولین فروشنده عمده این نوع از گیتارها بود که بعداً به Telecaster تبدیل شد. این مدل در مقایسه با سایر سازهای الکتریکی که قبل از آن در بازار موجود بودند بسیار ساده بود اما طراحی اصلی آن هنوز در سازهای تو پر امروزی دیده میشود.
گیتارهای بدنه تو پر از قطعه چوب مسطحی ساخته میشوند که به آن تخته گفته میشود و برش دقیق آن به شکل دلخواه گیتار است. در سازهای گرانتر، این تخته یک تکه یکدست چوب است، اما بدنه بسیاری از انواع دیگر گیتار از دو یا چند قطعه از همان گونههای چوبی که بهم چسبانده شده اند ساخته می شود.
تولید کننده ساز معمولا یکسری انتخابهای خاصی را در نظر میگیرد که طراحی کلی ساز را تعیین میکند، در حالی که روشهای مختلف بی شماری برای ساخت یک گیتار بدنه تو پر وجود دارد.
مطمئناً بدنههای عجیب گیتارهایی مانند Gibson Flying V، Ibanez Destroyer، Dean ML و Jackson Rhoads را دیده اید که ممکن است کمی فضایی به نظر برسند اما حتی این گیتارهای عجیب و غریب هم طبق همان اصول اولیهی طراحی هر گیتار بدنه توپری ساخته شدهاند.
در دهه 1930، گیتاریستهای موسیقی جاز و گروههای بزرگ به استفاده از گیتار الکترونیک روی آوردند تا بتوانند با حجم صدایی که دیگر سازهای روی صحنه تولید میکردند به رقابت بپردازند.
سازهای الکتریک اولیه گیتارهای توخالی و بزرگی بودند که از یک صفحه قوس دار تشکیل میشدند و به قدرت صدای خواننده نیز کمک میکرند. آنها دارای سوراخهای f برای تسهیل تقویت صدا و سوکتهای ابتدایی بودند که اجازه میداد گیتار به یک سیستم تقویت خارجی متصل شود.
گیتارهای الکتریک از آن زمان تاکنون مسیری طولانی را طی کرده اند و امروزه دارای طراحیهای مختلفی هستند؛ اما هنوز هم میتوانید جعبههای بزرگ جاز بدنه توخالی را پیدا کنید که صدایی همانند همان گیتارهای قدیمیدارند. چنین گیتارهایی بیشترین استفاده را برای نوازندگان جازی دارند که به دنبال صدایی گرم و چوبی هستند. البته، این فناوری در طی هشتاد سال گذشته بسیار پیشرفت کرده است، اما این سازها هنوز هم همان حس و حال قدیمیخود را حفظ کردهاند. از این سازها به عنوان نیمه آکوستیک نیز یاد میشود.اما این گیتارها یک مشکل اساسی دارند؛ با افزایش صدا، گیتارهای توخالی به انعکاس حساس میشوند. به همین خاطر بود که گیتارهای بدنه نیمه توخالی برای رفع این مشکل طراحی شدند و تا حدی به حل آن کمک کردند.
گیتارهای بدنه نیمه توخالی
طرحهای نیمه توخالی مشابه گیتارهای بدنه توخالی هستند اما به طور معمول بدنههای نازک تری دارند که در داخل آن یک بلوک چوبی مرکزی قرارمیگیرد و کمک میکند تا بازخورد گیتار را کنترل کنید در حالی که برخی از مشخصات تونال مشابه یک بدنه توخالی را به ساز میدهند. این نوع گیتار تقریباً در هر ژانر موسیقی، به استثنای متال سنگین، با موفقیت استفاده شده است.
گیبسون ES-335 نمونه ای از یک طرح نیمه توخالی است که برای اولین بار در سال 1958 ظاهر شد و تا به امروز محبوبیت دارد. بسیاری از سازندگان از الگوهای اولیه این ساز پیروی میکنند، اما نسخههای دیگری از گیتارهای بدنه نیمه تو خالی نیز وجود دارد.
به عنوان مثال، Fender Thinline Telecaster یک گیتار نیمه توخالی است که خیلی بزرگتر از یک Telecaster استاندارد نیست، اما از یک ساختار نیمه توخالی با حفرههای f برخوردار است. برای بسیاری از نوازندگان این گیتار ترکیبی از بهترین خصوصیات این دو نوع مختلف از گیتارهای الکتریک است.
منبع : سایت آموزش آنلاین ماژورین